معنی فارسی nonblundering

B1

غیراشتباهی، به عملکردی اطلاق می‌شود که در آن اشتباهی صورت نگیرد.

Not making mistakes or blunders; careful.

example
معنی(example):

او در موقعیت دشوار یک انتخاب غیراشتباهی انجام داد.

مثال:

He made a nonblundering choice in the difficult situation.

معنی(example):

روش غیراشتباهی او در حل مشکل همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

Her nonblundering approach to solving the problem impressed everyone.

معنی فارسی کلمه nonblundering

: معنی nonblundering به فارسی

غیراشتباهی، به عملکردی اطلاق می‌شود که در آن اشتباهی صورت نگیرد.