معنی فارسی nonconcentrative
B1غیرمتمرکز، به معنای عدم تمرکز بر یک یا چند موضوع مشخص و قابلیت پخش ایدهها و افکار به صورت آزاد.
Not concentrating on a single focus; allowing ideas or thoughts to spread out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد غیرمتمرکز اجازه داد تا ایدههای متعددی به راحتی در جریان باشند.
مثال:
The nonconcentrative approach allowed for multiple ideas to flow freely.
معنی(example):
در هنر، سبک غیرمتمرکز میتواند تجربه بصری منحصر به فردی ایجاد کند.
مثال:
In art, a nonconcentrative style can create a unique visual experience.
معنی فارسی کلمه nonconcentrative
:
غیرمتمرکز، به معنای عدم تمرکز بر یک یا چند موضوع مشخص و قابلیت پخش ایدهها و افکار به صورت آزاد.