معنی فارسی nonconcentrativeness

B1

عدم تمرکز، حالتی که در آن توجه و تمرکز بر یک موضوع خاص وجود ندارد و فضایی باز برای اظهارنظر و ایده‌پردازی فراهم می‌شود.

The quality of not being concentrated on a single topic or focus.

example
معنی(example):

عدم متمرکز بودن بحث منجر به تنوع نظرات شد.

مثال:

The nonconcentrativeness of the discussion led to a diversity of opinions.

معنی(example):

عدم تمرکز در بعضی مواقع می‌تواند خلاقیت را در جلسات طوفان فکری پرورش دهد.

مثال:

Nonconcentrativeness can sometimes foster creativity in brainstorming sessions.

معنی فارسی کلمه nonconcentrativeness

: معنی nonconcentrativeness به فارسی

عدم تمرکز، حالتی که در آن توجه و تمرکز بر یک موضوع خاص وجود ندارد و فضایی باز برای اظهارنظر و ایده‌پردازی فراهم می‌شود.