معنی فارسی nonconcentrical
B1غیرهممحور، به معنای نامشخص بودن مرکز و عدم همترازی در نظم و ترتیب اشیاء.
Not having a common axis of alignment or concentration; irregular arrangement of items.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تنظیم غیرهممحور عناصر طرح را دینامیک کرد.
مثال:
The nonconcentrical arrangement of the elements made the layout dynamic.
معنی(example):
الگوهای غیرهممحور میتوانند به ترکیبهای هنری عمق ببخشند.
مثال:
Nonconcentrical patterns can add depth to artistic compositions.
معنی فارسی کلمه nonconcentrical
:
غیرهممحور، به معنای نامشخص بودن مرکز و عدم همترازی در نظم و ترتیب اشیاء.