معنی فارسی nonconduciveness

B1

غیرمساعد بودن، حالتی است که شرایط مطلوب برای فعالیت یا فرایند را فراهم نمی‌کند.

The quality of being not conducive to a particular outcome.

example
معنی(example):

غیرمساعد بودن اتاق باعث سختی در تمرکز شد.

مثال:

The nonconduciveness of the room made it hard to concentrate.

معنی(example):

غیرمساعد بودن جو بر بحث تاثیر گذاشت.

مثال:

The nonconduciveness of the atmosphere affected the discussion.

معنی فارسی کلمه nonconduciveness

: معنی nonconduciveness به فارسی

غیرمساعد بودن، حالتی است که شرایط مطلوب برای فعالیت یا فرایند را فراهم نمی‌کند.