معنی فارسی noncongruous
B1غیرمتناظر به معنای ناهماهنگی یا ناسازگاری در ساختار یا مفهوم است.
Not in harmony; inconsistent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اظهارات غیرمتناظر او را به مخاطبان گیج کرد.
مثال:
His noncongruous statements confused the audience.
معنی(example):
طراحی غیرمتناظر ساختمان موضوع بحث بود.
مثال:
The noncongruous design of the building was a topic for discussion.
معنی فارسی کلمه noncongruous
:
غیرمتناظر به معنای ناهماهنگی یا ناسازگاری در ساختار یا مفهوم است.