معنی فارسی nonconjugality
B1معنای غیراز زناشویی در بحث خانواده و روابط اجتماعی به کار میرود.
The condition of being nonconjugal; relating to families or relationships that do not conform to traditional marriage norms.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرزناشویی گاهی در مطالعات اجتماعی بحث میشود.
مثال:
Nonconjugality is sometimes discussed in sociological studies.
معنی(example):
غیرزناشویی میتواند به ساختارهای مختلف خانواده اشاره داشته باشد.
مثال:
Nonconjugality can refer to various family structures.
معنی فارسی کلمه nonconjugality
:
معنای غیراز زناشویی در بحث خانواده و روابط اجتماعی به کار میرود.