معنی فارسی nonconspiratorial
B1غیرتوطهای به صفاتی اطلاق میشود که حاکی از نبود برنامهریزی یا نقشه کشی پنهانی است.
Not involving or characterized by conspiracy or secret planning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اقدامات او کاملاً غیرتوطئهای و صادقانه بود.
مثال:
Her actions were completely nonconspiratorial and above board.
معنی(example):
جلسه جوّی غیرتوطهای داشت و بر روی همکاری تمرکز کرد.
مثال:
The meeting had a nonconspiratorial atmosphere, focusing on collaboration.
معنی فارسی کلمه nonconspiratorial
:
غیرتوطهای به صفاتی اطلاق میشود که حاکی از نبود برنامهریزی یا نقشه کشی پنهانی است.