معنی فارسی nonconstricted

B1

غیرمحدود، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ فشاری برای محدود کردن وجود نداشته باشد.

Not restricted or blocked; free-flowing.

example
معنی(example):

جریان غیرمحدود آب برای اکوسیستم ضروری است.

مثال:

The nonconstricted flow of water is essential for the ecosystem.

معنی(example):

یک لوله غیرمحدود می‌تواند فشار آب بهینه را فراهم کند.

مثال:

A nonconstricted pipe allows for optimal water pressure.

معنی فارسی کلمه nonconstricted

: معنی nonconstricted به فارسی

غیرمحدود، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن هیچ فشاری برای محدود کردن وجود نداشته باشد.