معنی فارسی nonconstricting

B1

غیرمحدودکننده، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که موجب فشاری به بدن نمی‌شوند.

Not restricting movement or circulation; loose-fitting.

example
معنی(example):

این لباس‌های غیرمحدودکننده برای یوگا ایده‌آل هستند.

مثال:

These nonconstricting clothes are ideal for yoga.

معنی(example):

کفش‌های غیرمحدودکننده راحتی را در هنگام پیاده‌روی‌های طولانی فراهم می‌کنند.

مثال:

Nonconstricting shoes provide comfort during long walks.

معنی فارسی کلمه nonconstricting

: معنی nonconstricting به فارسی

غیرمحدودکننده، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که موجب فشاری به بدن نمی‌شوند.