معنی فارسی noncontrivance
B1عدم ساختگی به معنای عدم طراحی یا ساختگی بودن در رفتار یا اثر است که به احساس واقعی بودن منجر می‌شود.
The quality of not being artificially created or contrived; authenticity.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم ساختگی بودن اعمال او، آن‌ها را واقعی احساس می‌کرد.
مثال:
The noncontrivance of her actions made them feel genuine.
معنی(example):
عدم ساختگی در هنر می‌تواند تجربه‌ای واقعی‌تر برای بیننده ایجاد کند.
مثال:
Noncontrivance in art can create a more authentic experience for the viewer.
معنی فارسی کلمه noncontrivance
:
عدم ساختگی به معنای عدم طراحی یا ساختگی بودن در رفتار یا اثر است که به احساس واقعی بودن منجر می‌شود.
