معنی فارسی nonconvenable

B2

غیرقابل تشکیل به معنای نداشتن شرایط برای برگزاری یا تجمع افراد است.

Describing a situation or event that cannot be convened or organized.

example
معنی(example):

جلسه به دلیل عدم آمادگی کافی غیرقابل تشکیل در نظر گرفته شد.

مثال:

The meeting was deemed nonconvenable due to lack of adequate preparation.

معنی(example):

برخی از کلاس‌ها در ایام تعطیلات عمومی غیرقابل تشکیل هستند.

مثال:

Certain classes are nonconvenable during public holidays.

معنی فارسی کلمه nonconvenable

: معنی nonconvenable به فارسی

غیرقابل تشکیل به معنای نداشتن شرایط برای برگزاری یا تجمع افراد است.