معنی فارسی nonconvivially

B1

به معنای عدم وجود فضایی دوستانه و شاداب در گفت‌وگو یا تعامل است.

In a manner that lacks cheerfulness or friendliness.

example
معنی(example):

آنها به طور غیرمهمانی در مورد پروژه صحبت کردند و فقط بر روی مشکلات تمرکز کردند.

مثال:

They nonconvivially discussed the project, focusing solely on the issues.

معنی(example):

طرز برخورد غیرمهمانی او در گفتگو باعث شد همه احساس ناراحتی کنند.

مثال:

His nonconvivially approach to the conversation made everyone feel uncomfortable.

معنی فارسی کلمه nonconvivially

: معنی nonconvivially به فارسی

به معنای عدم وجود فضایی دوستانه و شاداب در گفت‌وگو یا تعامل است.