معنی فارسی noncooperating

B1

عدم همکاری، وضعیتی که در آن فرد یا گروهی از همکاری یا هماهنگی با دیگران خودداری می‌کند.

Refusing to cooperate with others or to be part of a collaborative effort.

example
معنی(example):

تیمی که همکاری نمی‌کند، اتمام پروژه را دشوار کرد.

مثال:

The noncooperating team made it hard to finish the project.

معنی(example):

نگرش عدم همکاری او همه را در گروه ناراحت کرد.

مثال:

His noncooperating attitude annoyed everyone in the group.

معنی فارسی کلمه noncooperating

: معنی noncooperating به فارسی

عدم همکاری، وضعیتی که در آن فرد یا گروهی از همکاری یا هماهنگی با دیگران خودداری می‌کند.