معنی فارسی noncorrodible
B2به معنای عدم امکان زوال یا خوردگی، به ویژه در مواد و مصالح.
Not capable of being corroded; resistant to decay or deterioration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده غیرانحلالی است و آن را برای استفاده در فضای باز مناسب میسازد.
مثال:
This material is noncorrodible, making it perfect for outdoor use.
معنی(example):
فلزات غیرانحلالی در ساخت و ساز برای اطمینان از عمر طولانی ضروری هستند.
مثال:
Noncorrodible metals are essential in construction to ensure longevity.
معنی فارسی کلمه noncorrodible
:
به معنای عدم امکان زوال یا خوردگی، به ویژه در مواد و مصالح.