معنی فارسی noncruciform

B1

غیرصلیبی، به اشیاء یا فرم‌هایی اشاره دارد که شکل یا طراحی صلیب ندارد.

Not having the shape or form of a cross.

example
معنی(example):

هنرمند مجسمه‌ای غیرصلیبی برای نمایشگاه ساخت.

مثال:

The artist created a noncruciform sculpture for the exhibition.

معنی(example):

طراحی عمدتاً غیرصلیبی بود تا الگوهای سنتی را بشکند.

مثال:

The design was intentionally noncruciform to break traditional patterns.

معنی فارسی کلمه noncruciform

: معنی noncruciform به فارسی

غیرصلیبی، به اشیاء یا فرم‌هایی اشاره دارد که شکل یا طراحی صلیب ندارد.