معنی فارسی nondebating
B2غیرمباحثهای، وضعیتی که در آن مباحثه و بحث وجود ندارد.
Not engaged in or characterized by debate.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گروه غیرمباحثهکننده، همکاری را به جای درگیری ترجیح میداد.
مثال:
The nondebating group preferred collaboration over conflict.
معنی(example):
در یک محیط غیرمباحثهای، ایدهها میتوانند به راحتی جریان یابند.
مثال:
In a nondebating environment, ideas can flow freely.
معنی فارسی کلمه nondebating
:
غیرمباحثهای، وضعیتی که در آن مباحثه و بحث وجود ندارد.