معنی فارسی nondebilitating
B2غیرآسیبزننده، به معنای اینکه چیزی فرد را ضعیف نمیکند.
Not causing weakness or debilitation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درمان غیرآسیبزننده بود و به بیماران اجازه میداد که به فعالیتهای روزمره خود ادامه دهند.
مثال:
The treatment was nondebilitating and allowed patients to continue their daily activities.
معنی(example):
شرایط غیرآسیبزننده او تأثیری بر عملکرد کاریاش نداشت.
مثال:
Her nondebilitating condition did not affect her work performance.
معنی فارسی کلمه nondebilitating
:
غیرآسیبزننده، به معنای اینکه چیزی فرد را ضعیف نمیکند.