معنی فارسی nondefecting
B2عدم خروج، عمل یا ویژگی عدم تغییر رفتار یا وفاداری به یک مسیر یا گروه.
The act of not defecting; maintaining one's loyalty.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تصمیم به عدم خروج از حزب سیاسی خود گرفت.
مثال:
He decided on nondefecting from his political party.
معنی(example):
اعضای عدم خروج برای وحدت حزب حیاتی هستند.
مثال:
Nondefecting members are crucial for the party's unity.
معنی فارسی کلمه nondefecting
:
عدم خروج، عمل یا ویژگی عدم تغییر رفتار یا وفاداری به یک مسیر یا گروه.
