معنی فارسی nondefection

B1

عدم خروج، حالت یا ویژگی‌ای که در آن افراد یا گروه‌ها وفادار می‌مانند و تغییر کنند.

The state of not defecting; loyalty and adherence to a cause or group.

example
معنی(example):

عدم خروج متحدان اتحاد را تقویت کرد.

مثال:

The nondefection of allies strengthened the coalition.

معنی(example):

ثبات سیاسی غالباً به عدم خروج اعضای کلیدی وابسته است.

مثال:

Political stability often relies on nondefection from key members.

معنی فارسی کلمه nondefection

: معنی nondefection به فارسی

عدم خروج، حالت یا ویژگی‌ای که در آن افراد یا گروه‌ها وفادار می‌مانند و تغییر کنند.