معنی فارسی nondeprivable

B1

به وضعیتی اشاره دارد که فرد نمی‌تواند یا نباید از آن محروم شود.

Not able to be deprived or taken away.

example
معنی(example):

آموزش یک حق غیرقابل محروم شدن برای هر کودک است.

مثال:

Education is a nondeprivable right for every child.

معنی(example):

برخی نیازهای اساسی غیرقابل محروم شدن در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Some basic needs are considered nondeprivable.

معنی فارسی کلمه nondeprivable

: معنی nondeprivable به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که فرد نمی‌تواند یا نباید از آن محروم شود.