معنی فارسی nondeprivation
B1حالت یا شرایطی که در آن فرد یا گروهی از چیزی محروم نمیشود.
The state of not being deprived of something essential.
- NOUN
example
معنی(example):
این برنامه به غیرمحرومیت از منابع اساسی میپردازد.
مثال:
The program promotes nondeprivation of essential resources.
معنی(example):
غیرمحرومیت برای تضمین فرصتهای عادلانه بسیار حیاتی است.
مثال:
Nondeprivation is crucial for ensuring equitable opportunities.
معنی فارسی کلمه nondeprivation
:
حالت یا شرایطی که در آن فرد یا گروهی از چیزی محروم نمیشود.