معنی فارسی nondichotomous
B2غیر دوقطبی، به وضعیتی اشاره دارد که به جای دو گزینه متضاد، دامنه وسیعتری از انتخابها یا درکها وجود دارد.
Not divided into two opposing or mutually exclusive parts; recognizing a spectrum of possibilities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ارزیابی او از وضعیت غیر دوقطبی بود و عوامل مختلف را در نظر میگرفت و نه فقط دو گزینه.
مثال:
Her evaluation of the situation was nondichotomous, considering various factors rather than just two options.
معنی(example):
نقطهنظر غیر دوقطبی فهمی دقیقتر از مسائل پیچیده را ممکن میسازد.
مثال:
The nondichotomous perspective allows for a more nuanced understanding of complex issues.
معنی فارسی کلمه nondichotomous
:
غیر دوقطبی، به وضعیتی اشاره دارد که به جای دو گزینه متضاد، دامنه وسیعتری از انتخابها یا درکها وجود دارد.