معنی فارسی nondictation
B1غیر دیکته، به روشی اشاره دارد که در آن افراد میتوانند بدون فشار یا نظارت، نظرات و ایدههای خود را بیان کنند.
An approach or style that avoids imposing strict rules or controls, allowing for free expression.
- OTHER
example
معنی(example):
در کلاس، جلسهای غیر دیکتهای داشتیم که در آن دانشآموزان میتوانستند آزادانه افکار خود را بیان کنند.
مثال:
In the class, we had a nondictation session where students could express their thoughts freely.
معنی(example):
رویکرد غیر دیکتهای خلاقیت و تفکر مستقل را تشویق کرد.
مثال:
The nondictation approach encouraged creativity and independent thinking.
معنی فارسی کلمه nondictation
:
غیر دیکته، به روشی اشاره دارد که در آن افراد میتوانند بدون فشار یا نظارت، نظرات و ایدههای خود را بیان کنند.