معنی فارسی nondictatorial

B2

غیر دیکتاتوری، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن قدرت به طور مطلق در دست یک نفر نیست و نظرات دیگران نیز مد نظر قرار می‌گیرد.

Not authoritarian; characterized by a collaborative and inclusive approach to leadership.

example
معنی(example):

سبک مدیریتی آنها غیر دیکتاتوری است و بر همکاری به جای کنترل تمرکز دارد.

مثال:

Their management style is nondictatorial, focusing on collaboration rather than control.

معنی(example):

ماهیت غیر دیکتاتوری کمیته همه اعضا را به شرکت در تصمیم‌گیری تشویق می‌کند.

مثال:

The nondictatorial nature of the committee encourages all members to participate in decision-making.

معنی فارسی کلمه nondictatorial

: معنی nondictatorial به فارسی

غیر دیکتاتوری، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن قدرت به طور مطلق در دست یک نفر نیست و نظرات دیگران نیز مد نظر قرار می‌گیرد.