معنی فارسی nondiocesan
B1غیر دیوسیسال به فعالیتهایی اشاره دارد که به یک ناحیه کلیسایی خاص مربوط نمیشود.
Not pertaining to or restricted by a particular diocese.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این عمل غیر دیوسیسال بود و به یک دیوسیس خاص محدود نمیشد.
مثال:
The practice was nondiocesan, not restricted to a particular diocese.
معنی(example):
فعالیتهای آنها غیر دیوسیسال باقی ماند و برای مشارکت از مناطق مختلف باز بود.
مثال:
Their activities remained nondiocesan, open to participation from various regions.
معنی فارسی کلمه nondiocesan
:
غیر دیوسیسال به فعالیتهایی اشاره دارد که به یک ناحیه کلیسایی خاص مربوط نمیشود.