معنی فارسی nondivisiveness

B1

عدم تقسیم‌جویی، ویژگی‌ای که باعث می‌شود افراد یا گروه‌ها در یک جامعه به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.

The quality or state of being nondivisive; fostering unity.

example
معنی(example):

عدم تقسیم‌جویی این سیاست به اتحاد جامعه کمک کرد.

مثال:

The nondivisiveness of the policy helped to unify the community.

معنی(example):

آنها بر عدم تقسیم‌جویی فرمت بحث تمجید کردند.

مثال:

They praised the nondivisiveness of the discussion format.

معنی فارسی کلمه nondivisiveness

: معنی nondivisiveness به فارسی

عدم تقسیم‌جویی، ویژگی‌ای که باعث می‌شود افراد یا گروه‌ها در یک جامعه به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.