معنی فارسی nondomestic
B2غیرخانگی، مربوط به حیوانات یا چیزهایی که در محیطهای انسانی معمولاً نگهداری یا زندگی نمیکنند.
Referring to animals or things that are not normally kept or living in human environments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این تحقیق رفتارهای حیوانات غیرخانگی را در محیطهای مختلف بررسی میکند.
مثال:
The research covered nondomestic animal behaviors in various environments.
معنی(example):
گونههای غیرخانگی معمولاً به شیوهای متفاوت به اسارت عادت میکنند.
مثال:
Nondomestic species often adapt differently to captivity.
معنی فارسی کلمه nondomestic
:
غیرخانگی، مربوط به حیوانات یا چیزهایی که در محیطهای انسانی معمولاً نگهداری یا زندگی نمیکنند.