معنی فارسی nondomesticated
C1حیوانات یا گیاهانی که تحت تأثیر دستکاریهای انسانی قرار نگرفتهاند و در طبیعت زندگی میکنند.
Animals or plants that have not been domesticated and continue to live in their natural state.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حیوانات غیرخانگی معمولاً غریزههای وحشی دارند.
مثال:
Nondomesticated animals typically possess wild instincts.
معنی(example):
گیاهان غیرخانگی میتوانند در اکوسیستمهای طبیعی خود پیدا شوند.
مثال:
Nondomesticated plants can be found in their natural ecosystems.
معنی فارسی کلمه nondomesticated
:
حیوانات یا گیاهانی که تحت تأثیر دستکاریهای انسانی قرار نگرفتهاند و در طبیعت زندگی میکنند.