معنی فارسی nondominance
B1عدم تسلط، به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که در آن یک فرد یا گروه بر دیگری تسلط ندارد.
The state or condition where one individual or group does not have dominance over another.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تسلط در یک گروه میتواند منجر به همکاری بهتر شود.
مثال:
Nondominance in a group can lead to better collaboration.
معنی(example):
مفهوم عدم تسلط در بحثهای مربوط به برابری مهم است.
مثال:
The concept of nondominance is important in discussions about equality.
معنی فارسی کلمه nondominance
:
عدم تسلط، به وضعیت یا شرایطی اشاره دارد که در آن یک فرد یا گروه بر دیگری تسلط ندارد.