معنی فارسی nondominating

B1

غیر تسلط، به رفتارهایی اشاره دارد که در آن فرد سعی نمی‌کند بر دیگران تسلط یابد.

Referring to actions or behaviors that do not seek to dominate or control others.

example
معنی(example):

رفتارهای غیر تسلط می‌توانند دینامیک تیم را بهبود ببخشند.

مثال:

Nondominating behaviors can improve team dynamics.

معنی(example):

او استراتژی‌های غیر تسلط را در سبک رهبری خود ترجیح می‌دهد.

مثال:

She prefers nondominating strategies in her leadership style.

معنی فارسی کلمه nondominating

: معنی nondominating به فارسی

غیر تسلط، به رفتارهایی اشاره دارد که در آن فرد سعی نمی‌کند بر دیگران تسلط یابد.