معنی فارسی nondomination
B1عدم تسلط، به ایدهای اشاره دارد که در آن هیچ فرد یا گروهی بر دیگری تسلط ندارد.
The idea that no individual or group should exert control or dominance over another.
- NOUN
example
معنی(example):
فلسفه عدم تسلط آزادی و برابری را ترویج میدهد.
مثال:
The philosophy of nondomination promotes freedom and equality.
معنی(example):
عدم تسلط کلید برقراری روابط محترمانه است.
مثال:
Nondomination is key to establishing respectful relationships.
معنی فارسی کلمه nondomination
:
عدم تسلط، به ایدهای اشاره دارد که در آن هیچ فرد یا گروهی بر دیگری تسلط ندارد.