معنی فارسی nonductile
B2غیرقابل شکلدهی به موادی گفته میشود که قابلیت کشش ندارند.
Not capable of being stretched or deformed without breaking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این فلز غیرقابل شکلدهی است و نمیتوان آن را بدون شکستن کشید.
مثال:
The metal is nonductile and cannot be stretched without breaking.
معنی(example):
در مهندسی، مواد غیرقابل شکلدهی برای ارزیابی ایمنی بسیار مهم هستند.
مثال:
In engineering, nonductile materials are critical to assess for safety.
معنی فارسی کلمه nonductile
:
غیرقابل شکلدهی به موادی گفته میشود که قابلیت کشش ندارند.