معنی فارسی noneclipsed

B1

به معنای عدم خورشیدگرفتگی یا عدم سایه‌داری؛ در معنای مجازی، به معنای بدون تأثیر انتقاد یا نظر حاکم باقی ماندن.

Not obscured or overshadowed; remaining in full view or consideration.

example
معنی(example):

خورشید بدون کسوف باقی ماند و در طول روز به شدت درخشان بود.

مثال:

The sun remained noneclipsed, shining brightly throughout the day.

معنی(example):

بحث ادامه یافت و نظرات همه بدون اینکه تحت تأثیر صداهای غالب قرار بگیرد، مطرح شد.

مثال:

The discussion continued, with everyone's opinions noneclipsed by dominant voices.

معنی فارسی کلمه noneclipsed

: معنی noneclipsed به فارسی

به معنای عدم خورشیدگرفتگی یا عدم سایه‌داری؛ در معنای مجازی، به معنای بدون تأثیر انتقاد یا نظر حاکم باقی ماندن.