معنی فارسی nonemulous

B1

خاصیت یا ویژگی‌هایی که در آن فرد از حسادت و رقابت دوری می‌کند.

Describing a quality of being free from emulation or envy.

example
معنی(example):

طبیعت غیر املاس او او را بسیار اصیل کرده بود.

مثال:

The nonemulous nature of her character made her very authentic.

معنی(example):

واکنش غیر املاس او همه را در اتاق شگفت‌زده کرد.

مثال:

His nonemulous response surprised everyone in the room.

معنی فارسی کلمه nonemulous

: معنی nonemulous به فارسی

خاصیت یا ویژگی‌هایی که در آن فرد از حسادت و رقابت دوری می‌کند.