معنی فارسی nonemulously
B1به گونهای که در آن احساس حسادت یا تقلید وجود ندارد.
In a manner that is free from emulation or imitation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیر املاس صحبت کرد و بر دستاوردهای خود تمرکز کرد.
مثال:
She spoke nonemulously, focusing on her own achievements.
معنی(example):
او در کارش به طور غیر املاس برخورد کرد و به مشارکتهای اصلی خود ارزش میداد.
مثال:
In his work, he approached nonemulously, valuing his original contributions.
معنی فارسی کلمه nonemulously
:
به گونهای که در آن احساس حسادت یا تقلید وجود ندارد.