معنی فارسی nonenactment
B1عدم وضع قانون یا قانونگذاری، به معنای عدم اجرای تصمیمات قانونی است.
The failure to enact or establish a law or regulation.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تصویب قانون باعث سردرگمی شهروندان شد.
مثال:
The nonenactment of the law caused confusion among citizens.
معنی(example):
عدم تصویب مقررات منجر به عدم اجرای آنها شد.
مثال:
The nonenactment of the regulations led to a lack of enforcement.
معنی فارسی کلمه nonenactment
:
عدم وضع قانون یا قانونگذاری، به معنای عدم اجرای تصمیمات قانونی است.