معنی فارسی nonequivalency
B2عدم تطابق، زمانی که دو چیز برابر یا مشابه نیستند و در نتیجه نمیتوان آنها را به یکدیگر مرتبط کرد.
The state or condition in which two things are not equivalent or comparable.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تطابق این دو مفهوم میتواند منجر به سردرگمی شود.
مثال:
The nonequivalency of these two concepts can lead to confusion.
معنی(example):
در ریاضیات، عدم تطابق واحدها میتواند بر محاسبات تأثیر بگذارد.
مثال:
In mathematics, the nonequivalency of units can affect calculations.
معنی فارسی کلمه nonequivalency
:
عدم تطابق، زمانی که دو چیز برابر یا مشابه نیستند و در نتیجه نمیتوان آنها را به یکدیگر مرتبط کرد.