معنی فارسی nonequivalently

B1

به طور غیرمعادل، وقتی که دو یا چند چیزی به یک شکل یا استاندارد یکسان پاسخ داده نمی‌شود.

In a manner that does not maintain equivalence or parity.

example
معنی(example):

نتایج در مطالعات مختلف به طور غیرمعادل تفسیر شدند.

مثال:

The results were interpreted nonequivalently across different studies.

معنی(example):

آنها به مسئله به طور غیرمعادل نزدیک شدند که منجر به نتایج متفاوت شد.

مثال:

They approached the problem nonequivalently, resulting in varied outcomes.

معنی فارسی کلمه nonequivalently

: معنی nonequivalently به فارسی

به طور غیرمعادل، وقتی که دو یا چند چیزی به یک شکل یا استاندارد یکسان پاسخ داده نمی‌شود.