معنی فارسی nonequivocal
C1غیرسوالبرانگیز، زمانی که چیزی شفاف است و ممکن نیست که به دو یا چند شکل تفسیر شود.
Not subject to multiple interpretations; clear and unambiguous.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پاسخ او غیرسوالبرانگیز بود؛ او با پیشنهاد موافقت نکرد.
مثال:
His response was nonequivocal; he did not agree to the proposal.
معنی(example):
نتایج آزمایش غیرسوالبرانگیز بود و روندهای واضحی را نشان داد.
مثال:
The results of the experiment were nonequivocal, showing clear trends.
معنی فارسی کلمه nonequivocal
:
غیرسوالبرانگیز، زمانی که چیزی شفاف است و ممکن نیست که به دو یا چند شکل تفسیر شود.