معنی فارسی nonerecting

B1

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی به طور ایستاده یا برجسته قرار ندارد.

Referring to structures or features that do not stand upright or erect.

example
معنی(example):

طبیعت غیرساخته‌شده ساختمان، ثبات در برابر باد را تضمین کرد.

مثال:

The nonerecting nature of the structure ensured stability in the wind.

معنی(example):

ویژگی‌های غیرساخته‌شده گیاهان به آنها کمک می‌کند در محیط‌های سخت زنده بمانند.

مثال:

Nonerecting features of plants help them survive in harsh environments.

معنی فارسی کلمه nonerecting

: معنی nonerecting به فارسی

به حالتی اشاره دارد که در آن چیزی به طور ایستاده یا برجسته قرار ندارد.