معنی فارسی nonerection
B1وضعیتی که در آن توانایی ایجاد انزوا وجود ندارد.
The state of not being able to achieve an erection.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک به بحث در مورد مسائل مربوط به عدم انزوا با بیمار خود پرداخت.
مثال:
The doctor discussed issues related to nonerection with his patient.
معنی(example):
عدم انزوا میتواند موضوع حساسی برای بسیاری از مردان باشد.
مثال:
Nonerection can be a sensitive topic for many men.
معنی فارسی کلمه nonerection
:
وضعیتی که در آن توانایی ایجاد انزوا وجود ندارد.