معنی فارسی nonetheless
B2 /ˌnʌnðəˈlɛs/با وجود این، با این حال، نشاندهنده اینکه یک عمل یا واقعیت به رغم یک مانع انجام میشود.
In spite of that; nevertheless.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Nevertheless.
example
معنی(example):
باران میبارید، با این حال، تصمیم گرفتیم برای پیادهروی برویم.
مثال:
It was raining, nonetheless, we decided to go for a walk.
معنی(example):
او خسته بود؛ با این حال، پروژه را به پایان رساند.
مثال:
She was tired; nonetheless, she finished the project.
معنی فارسی کلمه nonetheless
:
با وجود این، با این حال، نشاندهنده اینکه یک عمل یا واقعیت به رغم یک مانع انجام میشود.