معنی فارسی nonexistential

B2

مربوط به مسائلی که وجود ندارند یا به نوعی در نظر گرفته نمی‌شوند.

Relating to something that does not exist.

example
معنی(example):

مفهوم تهدید غیروجودی در فلسفه اغلب مورد بحث قرار می‌گیرد.

مثال:

The concept of a nonexistential threat is often discussed in philosophy.

معنی(example):

او برای دیدگاه غیروجودی از واقعیت استدلال کرد و بر پیامدهای عملی تأکید نمود.

مثال:

He argued for a nonexistential view of reality, focusing on practical implications.

معنی فارسی کلمه nonexistential

: معنی nonexistential به فارسی

مربوط به مسائلی که وجود ندارند یا به نوعی در نظر گرفته نمی‌شوند.