معنی فارسی nonfinding
B1به معنای عدم کشف یا عدم پیدا کردن چیزی است که در جستجو یا تحقیقات مورد انتظار بود.
The result of not finding something; often used in research and investigation contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم پیدا کردن شواهد برای این پرونده بسیار مهم بود.
مثال:
The nonfinding of evidence was crucial for the case.
معنی(example):
عدم پیدا کردن او با توجه به شرایط غیرمنتظره بود.
مثال:
His nonfinding was unexpected given the circumstances.
معنی فارسی کلمه nonfinding
:
به معنای عدم کشف یا عدم پیدا کردن چیزی است که در جستجو یا تحقیقات مورد انتظار بود.