معنی فارسی nonfiniteness
B1غیر محدود بودن، وضعیت یا ویژگیای که به هیچ حد و مرزی پایبند نیست و در زبانشناسی به حالتهای خاصی از فعلها اشاره دارد.
The quality or state of being not finite; often used in linguistics to describe verb forms.
- OTHER
example
معنی(example):
غیر محدود بودن این کار آن را با چالش بیشتری مواجه کرد.
مثال:
The nonfiniteness of the task made it more challenging.
معنی(example):
در زبانشناسی، غیر محدود بودن به اشکال خاصی از فعلها اشاره دارد.
مثال:
In linguistics, nonfiniteness refers to certain forms of verbs.
معنی فارسی کلمه nonfiniteness
:
غیر محدود بودن، وضعیت یا ویژگیای که به هیچ حد و مرزی پایبند نیست و در زبانشناسی به حالتهای خاصی از فعلها اشاره دارد.