معنی فارسی nonflagrant

B2

غیرقانونی؛ به معنای آشكار نبودن یا بی‌گناه بودن در فعالیت‌ها.

Not flagrant; not obviously wrong or offensive.

example
معنی(example):

خطاهای غیرقانونی او سزاوار مجازات سخت نبودند.

مثال:

Her nonflagrant mistakes did not deserve severe punishment.

معنی(example):

گزارش شامل خطاهای غیرقانونی بود که به راحتی نادیده گرفته شد.

مثال:

The report contained nonflagrant errors that were easily overlooked.

معنی فارسی کلمه nonflagrant

: معنی nonflagrant به فارسی

غیرقانونی؛ به معنای آشكار نبودن یا بی‌گناه بودن در فعالیت‌ها.