معنی فارسی nonflagrantly
B1به معنای عدم افراط یا عدم جلب توجه در رفتار یا سبک زندگی.
In a manner that does not attract attention or is not flashy.
- ADVERB
example
معنی(example):
او کارهای خود را غیر آتشزا انجام داد و از هرگونه نمایش تجمل اجتناب کرد.
مثال:
He conducted his business nonflagrantly, avoiding any show of extravagance.
معنی(example):
این نقاشی بهطور غیرآتشزا خلق شد و از رنگهای ملایم استفاده شد.
مثال:
The painting was created nonflagrantly, using subtle colors.
معنی فارسی کلمه nonflagrantly
:
به معنای عدم افراط یا عدم جلب توجه در رفتار یا سبک زندگی.