معنی فارسی nonflakiness
B1عدم خاصیت ریزش یا شکنندگی، بخصوص در مورد مواد یا غذاها.
The quality of not peeling or flaking.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم شکنندگی پارچه آن را برای استفاده در فضای باز مناسب میسازد.
مثال:
The nonflakiness of the fabric makes it suitable for outdoor use.
معنی(example):
بسیاری از مردم عدم شکنندگی میان وعدههای مورد علاقهشان را تحسین میکنند.
مثال:
Many people appreciate the nonflakiness of their favorite snacks.
معنی فارسی کلمه nonflakiness
:
عدم خاصیت ریزش یا شکنندگی، بخصوص در مورد مواد یا غذاها.