معنی فارسی nonflyable
B1غیرقابل پرواز، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمیتواند پرواز کند.
Not capable of being flown.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این وسیله به دلیل مشکلات مکانیکی غیرقابل پرواز اعلام شد.
مثال:
The craft was deemed nonflyable due to mechanical issues.
معنی(example):
شرایط غیرقابل پرواز ما را مجبور به ماندن در زمین کرد.
مثال:
The nonflyable conditions forced us to stay on the ground.
معنی فارسی کلمه nonflyable
:
غیرقابل پرواز، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمیتواند پرواز کند.